پرواز

پرواز

سیاسی،فرهنگی،اجتماعی
پرواز

پرواز

سیاسی،فرهنگی،اجتماعی

آیا سرنوشت اروپایی ها در انتظار کشورک هایی است که ایران را ترک کردند؟

 مقام معظم رهبری هجده سال پیش پیرامون بازگشت سفرای اروپایی این گونه گفتند: «خودشان رفته‌‌اند، خودشان هم برمی‌گردند. دیدند که رفتنشان هیچ اهمیتی ندارد».

عملیات میکونوس؛کشتی ایران در آماج «دسیسه ها»

 میکونوس نام رستورانی یونانی واقع در شهر برلین آلمان است که،در این محل برخی از مخالفان و افراد ارشد گروه معاند نظام جمهوری اسلامی مورد ترور واقع شدند. در پی این واقعه روابط سیاسی ایران و کشورهای اروپایی روبه تیرگی نهاد.


عملیات میکونوس؛کشتی ایران در آماج «دسیسه ها»

*اما شرح ماجرا:

عملیات میکونوس؛کشتی ایران در آماج «دسیسه ها»
برلین - دوشنبه هفدهم دسامبر1992 - رستوران میکونوس - ساعت 11 شب دو مرد مسلح ماسک بر چهره وارد رستوران عزیز غفوری عضو سابق سازمان فداییان خلق می شوند. عزیز به همراه رفقایش، از اپوزیسیون چپ جمهوری اسلامی ایران ازجمله صادق شرفکندی، فتاح عبدلی، همایون اردلان، نوری دهکردی و مردانی دیگر، در اتاق پشتی رستوران نشسته و مانند همیشه مشغول بحث و گفت وگوی سیاسی است. شرفکندی رهبر حزب دموکرات کردستان تازه به آلمان وارد شده تا به دعوت حزب سوسیالیست آلمان در « کنفرانس سوسیالیست بین الملل » شرکت کند. ساعت حدود یازده شب است. بحث ها همچنان ادامه دارد که دو مرد با اسلحه های خودکارشان یوزی و لاما - اسپیشال رولور به جلسه وارد می شوند و همگی مهمانان را به رگبار می بندند.

پس از عملیات این ترور سازمانهای اطلاعاتی بریتانیا(ام 16)به طرف آلمانی خود اطلاع دادند که؛بنابر برخی از منابع موثق،دو تن از قتل مقامات کرد، هنوز از آلمان خارج نشده اند. این افراد دو تن از اتباع لبنانی بودند که،رد خانه ای واقع در ایالت وستفالن پنهان شده بودند. ماموران آلمان پس از مراجعت به محل مذکور، همه را بازداشت کردند که در حین بازجوییها آدرس و اطلاعات شخصی به نام کاظم دارابی فاش شد.

**انگشت اشاره به طرف ایران:

عملیات میکونوس؛کشتی ایران در آماج «دسیسه ها»

تحقیقات درخصوص پرونده میکونوس ماه ها به طول انجامید. در این میان اداره فدرال حفاظت از قانون اساسی آلمان، دارابی را جاسوس ایران قلمداد کرد و او را به همراه یوسف امین، عباس رایل، عطاءالله ایاض و محمد ادریس به دادگاه کشاند. محاکمه متهمان توسط مقامات قضایی آلمانی در سال 1993 آغاز شد. با گذشت سه سال از بازداشت دارابی و دو سال از آغاز محاکمه، روند رسیدگی به پرونده میکونوس، روابط ایران و آلمان را به نحو شگرفی دستخوش تنش کرد.
 

***دارابی; محکوم به حبس ابد 
دادگاه محکومان حدود 5 سال و 247 جلسه طول کشید و حدود 9 میلیون فرانک هزینه در برداشت. در جلسات این دادگاه بیش از 170 نفر در دادگاه حاضرشده و در مورد حادثه ترور شهادت دادند. شهادت برخی از این افراد بر ضد جمهوری اسلامی و برخی نیز به نفع جمهوری اسلامی ایران بود. دادستان دادگاه آقای برونو یوست و قاضی آن فریچوف کوبش (که چندی پیش درگذشت) بودند.
پس از پنج سال از وقوع کشتار در میکونوس، دادگاه در آوریل 1997، عاقبت حکم به محکومیت کاظم دارابی و دیگر عوامل متهم در این پرونده داد. 
بنا بر حکم دادگاه کاظم دارابی از اتباع ایرانی و عباس رحیل تبعه لبنانی به حبس ابد و یوسف امین و محمداتریس هر دو از اتباع لبنان به ترتیب به 11 و 5 سال زندان محکوم شدند . در این حکم متهم دیگر نیز به نام عطاالله ایاد تبرئه شد.
در حکم دادگاه میکونوس آمده بود که آخرین رایزنی های عوامل قتل سران کرد در رستوران میکونوس، در منزل کاظم دارابی انجام شده است و به همین دلیل دارابی به حبس ابد محکوم شد. در حکم دارابی تصریح شده بود که وی نمی تواند قبل از گذراندن 25 سال از دوران محکومیتش، تقاضای تخفیف کند.
*****پیامدهای دیپلماتیک

عملیات میکونوس؛کشتی ایران در آماج «دسیسه ها»
سفیر آلمان هورست بشمن در تاریخ 14 نوامبر سال 1996 (1375) به وزارت امور خارجه ایران فرا خوانده شد و مرتضی سرمدی معاون ارتباطات وزیر امور خارجه اعتراض شدید ایران را به وی ابلاغ نمود.
مقامات ایرانی قویاً اتهامات نادرست و توهین آمیز مقامات قضایی آلمان را رد کردند. آقای سرمدی اظهار داشت: ایران معتقد است مقامات قضایی آلمان و دستگاه قضایی این کشور تحت نفوذ صهیونیست ها به مبارزه سیاسی کثیفی علیه جمهوری اسلامی ایران دست یازیده اند.
آقای سرمدی خطاب به سفیر آلمان گفت: تکرار اتهامات بی پایه و با انگیزه های سیاسی که در پروسه حقوقی و قضایی جایی ندارد علیه مقامات سیاسی جمهوری اسلامی ایران توسط دادستان آلمانی نشانگر آن است که با سیاسی کردن دادگاه قتل چهار تبعه ایرانی و با تبعیت از منافع صهیونیست ها به اعتبار و وجهه دستگاه قضایی آلمان صدمه وارد آورده است.
سرمدی به سفیر آلمان خاطرنشان ساخت: اتهامات وارده علیه مقامات ایران بر اساس شهادت فردی بوده که خود در قضیه ربودن هواپیماها و سایر امور خرابکارانه و فعالیت های تروریستی علیه ملت و نظام جمهوری اسلامی ایران دست داشته و اینها جرایمی هستند که دادگاه های ایران مدارک مثبته آنها را از منابع تروریستی استخراج کرده و در اختیار دارند.
معاون وزیر خارجه ایران ضمن تاکید بر اینکه دولت جمهوری اسلامی ایران تحت هیچ شرایطی حاضر به تحمل اینگونه اهانت ها نیست، افزود: روشن است که این نوع اقدامات خصمانه اثر ناخوشایندی بر روابط دو کشور خواهد گذاشت و مسوولیت عواقب آن بر عهده دولت آلمان است.  سفیر آلمان پاسخ داد: وی سریعاً دیدگاه های جمهوری اسلامی ایران را به دولت خود منتقل می کند. متعاقب آن در شهرهای مختلف ایران موجی از تظاهرات در اعتراض به آلمان رخ داد که در آنها مردم اقدامات اسراییل، آمریکا و دستگاه قضایی آلمان را محکوم نمودند. در تهران تظاهرات بزرگی در مقابل سفارت آلمان برگزار شد.
*فراخواندن سفرای اروپایی از تهران در پی حوادث دادگاه میکونوس:

عملیات میکونوس؛کشتی ایران در آماج «دسیسه ها»
یک روز پس از اعلام حکم یک دادگاه محلی آلمان علیه مقام‌های بلندپایه جمهوری اسلامی ایران، دولت‌های عضو اتحادیه اروپا سفیران خود را از تهران فراخواندند. قاضی این دادگاه که در محافل خبری به دادگاه میکونوس معروف شد، شدیداً تحت تأثیر صهیونیست‌ها بود و در یک محاکمه جنجالی و سیاسی، ایران را متهم به دخالت در قتل یک مخالف این کشور در آلمان کرد. در پاسخ به تصمیم اتحادیه اروپا، ایران نیز ضمن رد ادعاهای بی‌اساس دادگاه آلمانی، سفیران خود را از کشورهای عضو این اتحادیه فرا خواند. ادعایی که در دادگاه محلی برلین موسوم به میکونوس علیه ایران طرح شد، در واقع بخشی از تهاجم سیاسی مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی بر ضد جمهوری اسلامی ایران بود. به همین علت، دولت ایران، این دادگاه را مردود دانست و پیش‌بینی کرد که سفرای اتحادیه اروپا، منفعلانه به ایران باز خواهند گشت. در عمل نیز چنین شد و در حدود ده ماه بعد از صدور حکم دادگاه میکونوس، سفرای اتحادیه اروپا، یکی پس از دیگری به تهران بازگشتند. البته رهبر معظم انقلاب اسلامی طی فرمانی اعلام داشتند که سفیر آلمان باید دیرتر از همه وارد تهران شود و در نهایت سفیر آلمان نیز، بعد از تمام سفرا با فضاحت تمام به ایران بازگشت. 
برخی اخبار حکایت از آن داشت که مقامات جمهوری اسلامی تلاش بسیاری برای فراهم آوردن شرایط آزادی کاظم دارابی انجام دادند. این اقدامات هرچند از سوی مقامات ایرانی به تلاش برای آزادی یک شهروند ایرانی که در زندان آلمان است، نام برده می شد، اما مخالفان جمهوری اسلامی همواره مدعی بودند که تلاش ایران برای آزادی دارابی، حمایت یک دولت از نیروی اطلاعاتی وفادار خود است. 
گفته می شود در سالهای 85 و 86 وزارت خارجه ایران مسئله دارابی را به صورت جدی پیگیری می کرده و برای متقاعد کردن مقامات آلمان، رایزنی های فراوانی کرده است. 
وزیر خارجه ایران دکتر ولایتی که در جمع تظاهر کنندگان مشهدی سخنرانی می کرد، اقدامات آنان را تایید کرده و آن را نشانه شهامت دینی مردم و احترام آنان به شعایر اسلامی توصیف کرد.
وی افزود: تا وقتی که این حساسیت نسبت به مقدسات اسلامی و دینی در مردم ایران وجود دارد، نظام و مملکت آسیبی نخواهد دید و دیگران جرات دخالت در آن را نخواهند داشت.
دکتر ولایتی در جمع تظاهر کنندگان علیه قوه قضاییه آلمان با اشاره به اصرار دولت آلمان مبنی بر اینکه کنترلی بر نظام قضایی ندارد، گفت: دولت هر کشوری باید در خصوص تمام مسایلی که رخ می دهد خصوصاً در ارتباط با موضوعات مربوط به روابط بین الملل بر پایه احترام متقابل، موضعی مسلط داشته باشد. این موضوع با استقلال قوه قضاییه منافاتی ندارد.
وی افزود: ایران مکرراً تاکید کرده روابط بین جهان اسلام و غرب باید بر پایه درک و احترام متقابل بنا شود. وی با اشاره به نارضایتی دولت آلمان از مشاهده صدمه خوردن روابطش با ایران تاکید کرد: ایران انتظار دارد مقامات آلمان برای جبران بی احترامی که به ایران شده، تلاش کنند. وزیر خارجه افزود که بی شک نفوذ صهیونیسم در پس پرده این اقدام دادستان آلمان در اهانت به مقامات عالی رتبه جمهوری اسلامی ایران، نهفته است.
بنا به اظهارات دکتر ولایتی، هم زمان با اعلان نظر دادگاه آلمانی، یک مجله وابسته به صهیونیست ها نیز ادعاهای مشابهی را مطرح کرد که این نشانه ای است از ارتباط میان عمل دستگاه قضایی آلمان با نفوذ صهیونیست ها. با این حادثه روابط ایران و آلمان به وخیم ترین شکل خود پس از وحدت آلمان رسید.
*پاسخ قاطعانه‌ی ایران و رهبر معظم انقلاب

عملیات میکونوس؛کشتی ایران در آماج «دسیسه ها»

جمهوری اسلامی ایران، پس از اقدامات کشورهای اروپایی در اخراج دیپلمات‌های خود، فراخواندن سفیرهای غربی و توقف مذاکرات، به اعتراض و اقدام متقابل روی آورد. در مقابل اقدام آلمان در اخراج دیپلمات‌های ایرانی، جمهوری اسلامی ایران نیز ضمن اعتراض شدید به مواضع این کشور، چهار دیپلمات آلمانی را از ایران اخراج کرد و در برابر اقدام کشورهای اتحادیه‌ی اروپا در فراخواندن سفرای خود از ایران، سفیران ایران در این یازده کشور نیز به ایران بازگشتند. 
در مقابل اقدامات آلمان و کشورهای عضو اتحادیه‌ی اروپا، «مقام معظم رهبری» به عنوان بالاترین مقام سیاسی کشور، با حفظ اصل عزت و غرور ملی، به کوچک‌نمایی بحران رخ‌داده در سیاست خارجی ایران پرداختند. ایشان جریان رسیدگی دادگاه آلمان به پرونده را «خیمه‌شب‌بازی» خواندند، حادثه‌ی رخ‌داده را تجربه‌ای مشترک برای ملت ایران و اروپا دانستند و چرایی پیدایی این مسئله، انگیزه و اهداف غرب را بخش عمده‌ی قضیه عنوان کردند.
از نظر ایشان، این حادثه تجربه‌ای تکراری برای ملت ایران در مقابل کشورهای اروپایی بود که تا پیش از این به شناخت دشمنان و استکبار جهانی دست یافته بودند. اما کشورهای اروپایی از نگاه رهبری، به تجربه‌ی نوینی رسیده بودند؛ چرا که بازیچه‌ی دولت ایالات متحده‌ی آمریکا و رژیم صهیونیستی شده بودند. آنچه می‌‌تواند گواهی بر صحت استدلالات ایشان باشد توجه به شرایطی است که بحران میکونوس در آن رخ داد و میکونوس بیش از اندازه، از سوی رسانه‌‌های غربی، بزرگ‌نمایی شد. 
این بحران در شرایطی روی داد که ایران جنگ تحمیلی را به پایان رسانده بود و در دوران بازسازی به سر می‌‌برد. در این مقطع، جمهوری اسلامی ایران در قالب سیاست تنش‌‌زدایی، روند عادی‌سازی و گسترش روابط خود را با اروپا آغاز کرده و بر همین اساس نیز چندین دور به برگزاری گفت‌وگوی انتقادی با غرب پرداخته بود. طبق نظر کارشناسان امر، مهم‌‌ترین هدف از ادامه‌ی این گفت‌وگوها از سوی ایران، علاوه بر منافع و مبادلات اقتصادی تجاری، مقابله با تحریم‌‌ها و تهدیدات آمریکا از طریق موازنه‌سازی بود. این سیاست موجب شده بود تا کشورهای اروپایی حتی با تصویب قانون داماتو از سوی آمریکا علیه ایران نیز مخالفت بوزند و حتی «کلاوس کینکل» وزیر امور خارجه‌ی وقت آلمان، موضع شدیدی بر ضد قانون داماتو بگیرد و آمریکا را به جنگ بازرگانی تهدید نماید.
آمریکا در چنین شرایطی، با تحلیل افزونه شدن قدرت ایران به دلیل نزدیکی با اروپا و تأثیر این نزدیکی در پافشاری بر مواضع انقلابی جمهوری اسلامی، بار دیگر به مهار ایران و ایجاد چالش دیگری برای آن اندیشید. آمریکا که تا پیش از پایان جنگ تحمیلی گمان می‌کرد پایان جنگ، پایان گفتمان انقلابی ایران است، بار دیگر به ارزیابی دیگری دست یازید که موجب اشتباه تاکتیکی دیگری از سوی این کشور شد؛ آنچه مقام معظم رهبری نیز تحت اصطلاح «تحلیل غلط» آمریکا به آن اشاره کردند.
مقام معظم رهبری پیرامون این مسئله، اشتباه تحلیلی آمریکا را در نقش بیش از اندازه قائل شدن برای حمایت اروپا از ایران، در جهت تداوم مسیر انقلاب اسلامی دانستند؛ تصور خطایی که گمان می‌کرد با تخریب رابطه‌ی ایران و اروپا می‌تواند ایران را در پافشاری بر اهداف انقلابی‌اش سست نماید. ایشان با پیش‌دستی، پشتوانه دانستن اروپا برای ایران را در تداوم مصرانه‌ی آرمان‌‌های انقلابی، تحلیلی غلط خواندند: «آن‌‌ها خیال می‏کنند که اگر در زمینه‏ های اقتصادی و غیره توانستند آلمان و اروپا و فلان مجموعه‌ی دولت‌‌ها را از ایران جدا کنند، خواهند توانست که ملت ایران را وادار به تسلیم نمایند. این چه اشتباهی است.»
در واقع بر اساس این تحلیل، آمریکا و رژیم صهیونیستی که حسن رابطه‌ی ایران و اروپا را در جهت تقویت انقلاب اسلامی می‌‌دانستند، با فشار بر روند قضایی پرونده‌ی میکونوس، قصد تخریب چهره‌ی جمهوری اسلامی و اعمال فشار روانی و سیاسی بیشتر بر جمهوری اسلامی را داشتند. افزون بر این امر، دلیل دیگری که می‌تواند بر نقش اسرائیل در این باره و صحت ادعای رهبری بیفزاید این است که رژیم صهیونیستی در سیاست خارجی آلمان، بر خلاف سایر دول اروپایی، از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است.   
سابقه‌ی یهودستیزی در آلمان در طول جنگ جهانی دوم و تلاش آلمان پس از جنگ جهت جبران این مسئله، دلیل اصلی در خصوص برقراری روابط خاص میان آلمان و اسرائیل است. اسرائیل تنها کشوری است که در قانون اساسی آلمان نسبت به برقراری روابط خاص با آن نام برده شده و بر آن تأکید شده است. این مؤلفه‌ها می‌تواند گمانه‌ی اثرگذاری مثبت آمریکا و اسرائیل را در پیدایش این بحران و یا چنان که رهبری تأکید دارد، در تنگنا قرار دادن کشورهای اروپایی، نشان دهد.
در همین راستا و بر اساس این ارزیابی‌‌ها، رهبری ارزش و اعتبار حکم دادگاه را بی‌‌اعتبار خواندند و بیشتر به برجسته ساختن جریان‌‌ها و کنشگران مؤثر بر این رویداد پرداختند. بر همین اساس، ایران نیز با واکنشی متقابل، به اقدامات آلمان پاسخ گفت و بر مواضع قبلی خویش، پافشاری کرد.
از نظر مقام معظم رهبری، توقف گفت‌وگوهای انتقادی مسئله‌ی مهمی نیست؛ چرا که از همان ابتدا، ماهیت این گفت‌وگوها و حتی نام‌‌گذاری این گفت‌وگوها، که بیشتر ماهیت انتقادی غرب از ایران را در پی داشت، اشتباه بود. در واقع از نظر ایشان، جمهوری اسلامی ایران، به دلیل پایبندی به اصول و ارزش‌‌هایش، از سوی غرب در معرض انتقاد قرار دارد؛ در حالی که ایشان این نکته را جزء افتخارات ایران محسوب می‌‌نمایند و این‌چنین بر مرزهای اعتماد و اتکابه‌نفس یا همان عزت و اقتدار انقلاب اسلامی تأکید می‌‌نماید.
اسرائیل تنها کشوری است که در قانون اساسی آلمان، از آن نام برده شده و بر برقراری روابط خاص با آن تأکید شده است. این مؤلفه‌ها می‌تواند گمانه‌ی اثرگذاری مثبت آمریکا و اسرائیل را در پیدایش این بحران و یا چنان که رهبری تأکید دارد، در تنگنا قرار دادن کشورهای اروپایی، نشان دهد.
ایشان با تأیید بر مواضع رسمی ایران و با توسل به سه‌گانه‌ی عزت، حکمت و مصلحت، از دولت خواستند تا «با کمال قدرت عمل کند.» گام‌‌های بعدی پس از تعریف چگونگی برخورد، در مقابل کشورهای اروپایی و به خصوص آلمان، به مثابه‌ی آغازکننده‌ی بحران، از سوی ایشان به سختی و قاطعانه تعریف شد. بر این اساس، مرحله‌ی اول، جلوگیری از بازگشت سفیر آلمان به ایران بود که «فعلاً تا مدتی نباید... به ایران بیاید.» مقام معظم رهبری بازگشت سفرای سایر کشورها را نیز در قالب حرکت آشتی‌جویانه بدون مانع دانستند و این گونه گفتند: «خودشان رفته‌‌اند، خودشان هم برمی‌گردند. دیدند که رفتنشان هیچ اهمیتی ندارد. این‌ها می‌خواهند برگردند، مانعی ندارد.» در مقابل بازگشت سفرای ایران به کشورهای اروپایی را در چارچوب اصل عزت و مصلحت بی‌هیچ تعجیل و «سر صبر و فرصت» تبیین کردند. (فرمایشات در دیدار با جمعی از فرماندهان و پرسنل ارتش 76/1/27)

ترجمان سخنان رهبری:

عملیات میکونوس؛کشتی ایران در آماج «دسیسه ها»

پس از پیدایی بحران میکونوس، مقام معظم رهبری با توجه به در نظر داشتن سه‌گانه‌ی عزت، حکمت و مصلحت، با تأکید بر اعتمادبه‌نفس و استقلال هویت انقلابی ایران از اروپا، تداوم مسیر انقلابی ایران را امری پیوسته خواندند که در آن، بی‌‌نیاز به غرب ادامه خواهد داشت. ایشان بحران را به دامن اروپا انداختند و اروپا و به ویژه آلمان را در تنگنای ایجادشده توسط آمریکا و صهیونیسم اسیر دانستند. از این طریق، با خُردنمایی بحران روی‌داده و برجسته‌نمایی خودِ ایرانی مسلمان، غرب را کوچک انگاشتند و بیشتر به تحلیل چرایی‌‌های ایجاد چنین بحرانی بر اساس اصل حکمت و تدبیر همت گماشتند.
از این منظر، آمریکا انتظار توقف مسیر انقلاب اسلامی را پس از پایان جنگ در سر داشت، اما با توجه به پافشاری جمهوری اسلامی بر مواضع پیشین خود، سعی در تخریب رابطه‌ی ایران و اروپا کرد تا بتواند به خیال خویش ایران را در بزنگاه بازسازی، تحت فشار قرار دهد و در پیگیری مسیر انقلابی سست نماید. این در حالی بود که در فرایندی واژگون، جمهوری اسلامی ایران و مقام معظم رهبری واکنش جدی و متقابل در برابر اروپا را خواستار شدند و قاطعانه اجازه‌ی بازگشت سفیر آلمان را غیرممکن خواندند و حتی بازگشت سفرای ایران را نیز به مصلحت سپردند.
بنابراین پاسخ رهبری و مدیریت بحران ایشان در مقابل بحران میکونوس، بر اساس پایبندی به اصول سیاست خارجی و با توسل به سه‌گانه‌ی اصول سیاست خارجی، یعنی عزت، حکمت و مصلحت، صورت گرفت. بر این اساس، در ابتدا سعی شد تا غرور ملی و دینی در برابر غرب حفظ شود و از هر اقدامی که شأن دینی و ملی جمهوری اسلامی را مخدوش نماید خودداری گردد. همچنین تلاش شد واکنش متقابل در برابر این کشورها در حد و میزان کنش صورت‌گرفته و حتی قدرتمندتر انجام شود.

دولتهای غربی با یک بام وچند هوا:
عملیات میکونوس؛کشتی ایران در آماج «دسیسه ها»

پس از انقلاب 57 مردم ایران، طیف عظیمی از حاکمان غربی متاثر از سیاست های خصمانه وکینه جویانه ایالات متحده، همواره درصدد انزوای ایران در جامعه بین الملل بوده اند.
شاید بتوان تحمیل  هشت جنگ علیه ایران را از بارزترین نشانه های عداوت سیاست غرب برضد ایران دانست.
هراندازه از پیروزی انقلاب ایران می گذرد،متاسفانه برخلاف حسن نیت ایران در تعامل برنظام بین الملل وسیاست خارجی جهان،دنیای غرب بدنبال لطمه وارد کردن برمردم ایران بوده است.پایان جنگ ایران وعراق مهر اتمامی بر سیاستهای ضد ایرانی  دولتهای اروپایی نبود.
بویژه باروی کارآمدن دولت کیلینتون در آمریکا موج کسترده تری از تحریمهای نابخردانه و ضد حقوق بشری علیه منافه ملی مردم ایران اعمال شد

کشتی انقلاب در امواج دسیسه ها:

عملیات میکونوس؛کشتی ایران در آماج «دسیسه ها»
به نظر می رسد مادامی که، نظام حاکم ایران برمدار استکبار ستیزی و بازره با نظام سلطه در حرکت هست دشمنیها علیه کشور پایانی نخواهد داشت.جالب اینجاست که به موازات اینگونه تحرکات دولتمردان غربی در مقام ایجاد صلح و پیوند های مسالمت آمیز بر می آیند.
در جایی که سیاست خارجی ایران همواره بر مبنای رابطه ای با احترام متقابل بنا نهاده شده است.اما پس از 37 سال از تغییر رژیم پلهوی ایران، هنوز بر پاشنه کینه و عداوت می چرخد.
اما دراین میان غرب هیچگاه نتوانسته است تا نقش بسزای ایران را در معادلات منطقه ای وبین المللی فراموش کند.بنابراین ناگزیر از بالا بردن سطح روابط خود با ایران می باشد.بعد از 12 سال از ایجاد بحران برای پرونده هسته ای ایران- ادعای نقض حقوق بشر-حمایت از تروریسم و...حاکمان غرب نتوانسته اند دیوارهای امنیت این نظام را فرو بریزند و هر وقت نقشه های انها به شکست منتهی می گرددلاجرم از در سازش و مذاکره وارد می شودند.
دور از برهان عقل است  بگوییم ساختاری  که در طی این چند سال توسط زورمداران و دولتهای تمامیت خواه غرب برای مردم ایران بوجود آورده اند،مشکلاتی برای کشور به بار نیاورده است.لیکن انچه دارای اهمیت است دوام و بقای یک حیات سیاسی است.
امروز دشمنان ایران از هیچ اقدامی بمنظور اضمحلال حکومت ایران فروگذار نکرده است وهر روز در پی نوشتن نسخه ای جدید برای آسیب رساندن بر ملت استوار مرز پر گهر هستند.

عملیات میکونوس؛کشتی ایران در آماج «دسیسه ها»

مستقل از سیاستهای آمریکا وغرب که مداخله وایجاد تنش  در سایر کشورها عنصری ناگسستنی تحلیل می گردد،رژیم خود فروخته  و گستاخ عربستان سعودی یکی از اهرمهای فشار برضد مردم ایران تلقی می گردد. غافل از اینکه باطری این اسباب بازی صهیونیستی رو به افول است.

عملیات میکونوس؛کشتی ایران در آماج «دسیسه ها»
کاهش قیمت نفت-ترویج فرق ضد شیعی-ایران هراسی-تسری ترورسم در منطقه را می توان فرزندان ناخلف ریاض در این میان تفسیر نمود.البته در کشاکش تحولات منطقه  وبوجود آوردن بحرانها برخی از کشورهای غرب تیمهای در سایه معرفی می گردند.
تصور می شود در دوره پیش رو عربستان به همراه دول غربی هنوز قدرت تعیین تکلیف برای خود را ندارند چنانچه این جنگ سالاران دنیای امروز فهم اینکه  بجای انزوای ایران خود را بر کنج ازلت سیاسی رهنمون می سازند بس دشوار شده است.نیک می دانیم افزایش روابط خارجی تهران با سایر قدرتهای جهان بسختی حیات رو به موت آل سعود را به چالش خواهد کشاند.
برآورد می گردد دولت سعودی همچنان بر طبل تفرقه و تغییر هژمونی سیاسی منطقه با توجه بر ظهور قدرت ایران بکوبد.

تراز ایران در دهه چهارم انقلاب:

عملیات میکونوس؛کشتی ایران در آماج «دسیسه ها»

واکنش خنده دار شیخ نشینهای عربی به فرماندهی عربستان مبنی برقطع رابطه با تهران چه بهتر که کشورهای چند صد کیلومتری کره زمین ،نامشان از جریده سایسی ایران خذف گردد.ام ا به مانند سالهای قبل باید منتظر باشیم تا دوباره بوق  لوکومتیو دولتهای غربی برای برقراری ارتباط با تهران به صدا در آید.
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.