ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 |
یادی از شهدا
نام: میربیک
نشان: رشنویی
درجه: سرهنگ
رسته: پیاده
تعداد فرزند: 6
تاریخ شهادت: 69/09/20
محل شهادت: سومار
نام: میربیک
نشان: رشنویی
درجه: سرهنگ
رسته: پیاده
تعداد فرزند: 6
تاریخ شهادت: 20/9/69
محل شهادت: سومار
مزار: بهشت رضای روستای بدر آباد سفلی
آنگاه که سحر با دست سپید خود، صورت طبیعت را نرم نرمک نوازش داد و پلکهای خفته، به آرامی، آغوش از هم گشودند، انسانی از دیار عدم بر سپیدی سحر سلام گفت و گو به صحرای وجود نهاد.
از شوق دیدارش بر خدای فجر نیایش بردیم و همراه بانگ صبحدم، خبر میلاد او را به خورشید رساندیم و آنگاه با شوق وجودش، پا در آستان صبح نهادیم.
حلول سال 1325 هجری شمسی، آغاز جولانگری او بود که بسان خورشید، تاریکیها را روانه ی صحاری کرد؛ با روشنائیها محشور شد و به گلگشت زندگی روانه گردید؛ ولی چرخش طبیعت بیش از دو سال تاب همراهی پدر با وی را نداشت. از سایه ی پر مهر پدر محروم شد و به قیمومت مادر درآمد.
در کشاکش دهر، خود را به سینه کش مهرماه 1335 رساند و دانش آموزی را آغاز کرد. با سختی ها به ستیز برخاست و در بهمن ماه 1345 با مدرک تحصیلی سوم متوسطه، گام متین خود را به وادی ارتش نهاد و یک سال بعد، درجه ی گروهبان سومی را اولین زینت بازوی خویش کرد و متعاقباً به تیپ 3زرهی دزفول، انتقال یافت.
چند صباحی بعد، تیپ 2 زرهی همدان، محل کار وی شد و در یکمین روز از پنجمین ماه سال 1351 به لشگر 16 قزوین منتقل شد و دومین افتخار را در قالب ترفیع درجه به گروهبان دومی، دریافت نمود.
در دی ماه 1355، آنگاه که دوران افسری جزء را سپری می کرد، درجه ی ستوان سومی را به کارنامه ی سربازیش اضافه کرد و مفتخر از دست یازیدن به این مهم، از لشگر 28 مراغه، به تیپ 84 مستفل پیاده، انتقال یافت و در آبان ماه 1358 به مرحله ی ستوان دومی وارد گردید.
در بروز تشنجات کردستان، به آن محل رفت که ناگاه ناقوس گوش خراش جنگ، محیط او را تحت الشعاع خود کرد و در پهن دشتی به وسعت یک دهه، بیتوته کرد، رشادتها به خرج داد و با ارائه ی تاکتیکهای فردی و گروهی، خود را به گواهی کوساران سر به فلک کشیده ی غرب و صحاری تفتیده ی جنوب، به منصّه ی ظهور رساند. در سی و پنجمین سالگرد تولدش، با ترکش سنگین خمپاره به شدت مجروح شد و در بیمارستانهای «امام» ایلام و «شهدای عشایر» خرم آباد، مورد عمل جراحی قرار گرفت و در فاصله زمانی جانبازی تا شهادت دو نوبت دیگر، محل جراحی را بر پیگره ی خود ثبت کرد.
1360/08/20 روز مفتخر شدنش به درجه ی ستوان یکمی بود. در 1364/08/20 نیز درجه ی سروانی را از آنِ خویش نمود و با بروز رشادتها در عمیلیات مختلف، به ماه ارشدیت نائل شد. دوره ی آموزش عقیدتی سیاسی را در تیرماه 67 به سرانجام رساند و در مهرماه 1367 شانه های مردانه اش به نشان سرگردی مزین گردیدو سپس کارنامه ی موفق دوره ی عالی مکاتبه ای را در تیرماه 1368 به صفحات زندگی سراسر افتخارش اضافه کرد و به سبب دلاوریها و فعالیت های جانانه، در اردیبهشت 1369 با دریافت شش ماه ارشدیت، به اخذ درجه ی سرهنگ دومی نایل گشت و آنگاه که دیگر کلکسیون افتخارتش تکمیل شده بود و در دنیای مادی و در قفس تن، احساس تنگی می کرد، شربت گوارای شهادت را در مقام مکمِّل مجموعه افتخارات پیشین در تاریخ 1369/09/20 نوشید و با عبور سرافرازانه از میادین مین، خلعت زیبای شهادت را بر تن کرد و بدین سان، حیات پرنور خویش را، مایه ی رهنمون آیندگان ساخت.
درود بر شیرمرد لر.