زﻧﺪﮔﻴﻨﺎﻣﻪ ﺷﻬﻴﺪ ﺳﺮﻟﺸﮕﺮ ﺣﺴﻦ آﺑﺸﻨﺎﺳﺎن

  اﻣﻴﺮ ﺳﺮﺗﻴﭗ، ﺣﺴﻦ آﺑﺸﻨﺎﺳﺎن ،ﻓﺮزﻧﺪ ﻗﺮﺑﺎن علی، ﺑﻪ ﺗﺎرﻳﺦ، 1315/02/09 در ﻣﺤﻠﻪ اﻣﺎمزاده یحیی (ﻧﺎزی آﺑﺎد) در ﺗﻬﺮان دﻳﺪه ﺑﻪ ﺟﻬﺎن ﮔﺸﻮد، ﻓﻄﺮت ﭘﺎک و الهی، ﺧﺎﻧﻮاده اﺻﻴﻞ و مذهبی، و اﻧﺲ ﺑﺎ ‫ﻗﺮآن و ﻧﻬﺞ اﻟﺒﻼﻏﻪ، زﻣﻴﻨﻪ ﺳﺎز ﭘﺮورش اﻧﺴﺎنی ﺷﺪ ﻛﻪ آﻳﻨﺪه ی ﺳﺮاﺳﺮ درﺧﺸﺎﻧﺶ، ﻧﻮﻳﺪ ﻇﻬﻮر و وﺟﻮد همیشگی ‫ﻣﺮدان ﺑﺰرگ در ﺗﺎرﻳﺦ و آﻳﻨﺪه اﻳﺮان را می داد.

 زﻧﺪﮔﻴﻨﺎﻣﻪ ﺷﻬﻴﺪ ﺳﺮﻟﺸﮕﺮ ﺣﺴﻦ آﺑﺸﻨﺎﺳﺎن

«‫ﻣﻦ اﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ رﺟﺎل ﺻﺪﻗﻮا ﻣﺎ ﻋﺎﻫﺪوا اﷲ ﻋﻠﻴﻪ ﻓﻤﻨﻬﻢ ﻣﻦ ﻗﻀﻰ ﻧﺤﺒﻪ و ﻣﻨﻬﻢ ﻣﻦ ﻳﻨﺘﻈﺮ و ﻣﺎ ﺑﺪوﻟﻮا ﺗﺒﺪﻳﻼ»

‫    اﻣﻴﺮ ﺳﺮﺗﻴﭗ، ﺣﺴﻦ آﺑﺸﻨﺎﺳﺎن ،ﻓﺮزﻧﺪ ﻗﺮﺑﺎن علی، ﺑﻪ ﺗﺎرﻳﺦ، 1315/02/09 در ﻣﺤﻠﻪ اﻣﺎمزاده یحیی (ﻧﺎزی آﺑﺎد) در ﺗﻬﺮان دﻳﺪه ﺑﻪ ﺟﻬﺎن ﮔﺸﻮد، ﻓﻄﺮت ﭘﺎک و الهی، ﺧﺎﻧﻮاده اﺻﻴﻞ و مذهبی، و اﻧﺲ ﺑﺎ ‫ﻗﺮآن و ﻧﻬﺞ اﻟﺒﻼﻏﻪ، زﻣﻴﻨﻪ ﺳﺎز ﭘﺮورش اﻧﺴﺎنی ﺷﺪ ﻛﻪ آﻳﻨﺪه ی ﺳﺮاﺳﺮ درﺧﺸﺎﻧﺶ، ﻧﻮﻳﺪ ﻇﻬﻮر و وﺟﻮد همیشگی ‫ﻣﺮدان ﺑﺰرگ در ﺗﺎرﻳﺦ و آﻳﻨﺪه اﻳﺮان را می داد.

   این شهید گرامی، ﭘﺲ از ﺗﺤﺼﻴﻼت اوﻟﻴﻪ در ﺳﺎل 1335 ﻣﻮﻓﻖ ﺑﻪ ‫اﺧﺬ دﻳﭙﻠﻢ ﻣﺘﻮﺳﻄﻪ در رﺷﺘﻪ ریاضی ﮔﺮدﻳﺪ و در ﺳﺎل 1336 وارد داﻧﺸﻜﺪه اﻓﺴﺮی ﺷﺪ و ﭼﻬﺎر ﺳﺎل ﺑﻌﺪ در ﺳﺎل 1339ﺑﺎ درﺟﻪ ﺳﺘﻮان دومی و ﺑﺎ اﺧﺬ ﻟﻴﺴﺎﻧﺲ در رﺷﺘﻪ ﻋﻠﻮم نظامی، داﻧﺶ آﻣﻮﺧﺘﻪ ﮔﺮدﻳﺪ؛ ﺟﺰو اوﻟﻴﻦ ﺷﺎﮔﺮدانی ﺑﻮد ﻛﻪ دوره «رﻧﺠﺮ» را در اﻳﺮان طی ﻛﺮد و ﺑﻪ دﻧﺒﺎل آن ﻣﻮﻓﻖ ﮔﺮدﻳﺪ ‫دوره ی ﭼﺘﺮ ﺑﺎزی و ﺗﻜﺎوری را در داﺧﻞ و ﺧﺎرج از ﻛﺸﻮر، در اﺳﻜﺎﺗﻠﻨﺪ در ﺳﺎل 1355 ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﺑﮕﺬارد.

   او ﺑﺎ ﺑﺮ‫ﺧﻮرداری از ﻓﻴﺰﻳﻚ جسمانی، ﺑﺴﻴﺎر آﻣﺎده و روﺣﻴﻪ نظامی، ﻣﺴﺘﻤﺮاً ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﻓﺮاﮔﻴﺮی ﺗﺨﺼﺺ ﻫﺎی ﻧﻈﺎمی ﺑﻮد و در ‫ﺳﺎل 1356، دوره ﺳﺘﺎد ﻓﺮﻣﺎﻧﺪهی (داﻓﻮس) را ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﺎن رﺳﺎﻧﻴﺪ، در ﺣﺎلی که ﺗﻘﺮﻳﺒﺎً ﺗﻤﺎمی دﻫﻪ 40 و 50 در اﻫﻮاز و ﺷﻴﺮاز، ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ اﺳﺘﺎدی ﺟﻨﮓ ﻫﺎی ﭼﺮیکی را ﺑﺮ ﻋﻬﺪه داﺷﺖ.

‫   روﺣﻴﻪ ﻣﺮدمی، ﺗﻘﻴّﺪ ﻛﺎﻣﻞ ﺑﻪ ﺣﻼل و ﺣﺮام الهی، ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت وﺳﻴﻊ در ﻋﻠﻮم نظامی و ﻋﺪم ﺣﻀﻮر در ﻣﺮاﺳﻢ و ‫ﺟﺸﻦ ﻫﺎی اﻓﺴﺮان، و از ﺳﻮی دﻳﮕﺮ ﻋﺪم اﺑﺮاز ﻫﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﺗﻤﺎﻳﻞ ﺑﻪ اﻋﺰام ﺑﻪ ﻇﻔﺎر (ﻋﻤﺎن) و ﺟﻨﮓ ﺑﺎ ﻣﺒﺎرزان ﻣﺴﻠﻤﺎن ‫آن دﻳﺎر، ﺑﺎ اﻳﻦ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻛﻪ آﻧﻬﺎ ﻋﻠﻴﻪ اﺳﺘﻌﻤﺎر می ﺟﻨﮕﻨﺪ و از ﻣﻠﺖ ﻣﺴﻠﻤﺎن ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺣﻜﺎﻳﺖ از اﻋﺘﺮاض و ﻣﺒﺎرزه ‫منفی او ﻋﻠﻴﻪ رژﻳﻢ ﺣﺎﻛﻢ داﺷﺖ.

‫   ﺑﺎ ﻃﻠﻮع ﻓﺠﺮ ﭘﻴﺮوزی اﻧﻘﻼب اسلامی در ﺑﻬﻤﻦ ﻣﺎه ﺳﺎل 1357، ﺳﺮﻫﻨﮓ آﺑﺸﻨﺎﺳﺎن، از ﻃﺮف ارﺗﺶ ‫داوﻃﻠﺒﺎﻧﻪ ﺑﻪ آﻣﻮزش ﻧﻴﺮوﻫﺎی ﺳﭙﺎه در ﺳﻌﺪآﺑﺎد ﭘﺮداﺧﺖ و ﺑﺎ ﺷﺮوع ﻧﺎ آرامی ﻫﺎی ﻛﺮدﺳﺘﺎن، در اواﺳﻂ ﺳﺎل 1358 ﻋﺎزم ﻛﺮدﺳﺘﺎن ﺷﺪ و «ﻓﺮﻣﺎﻧﺪه ﻗﺮارﮔﺎه ﺷﻤﺎل ﻏﺮب» ﮔﺮدﻳﺪ؛ ‫در ﻫﻤﻴﻦ اﻳﺎم ﺑﺎ ﺷﻬﻴﺪ ﺑﺮوﺟﺮدی آﺷﻨﺎ ﺷﺪ و ﭼﻨﺪ ﻣﺎه ﺑﻌﺪ، اﻗﺪام ﺑﻪ ﭘﺎﻛﺴﺎزی ﻛﺮدﺳﺘﺎن از ﺿﺪ اﻧﻘﻼب ﻧﻤﻮد.

‫   او ﺑﺎ ﺷﺮوع ﺟﻨﮓ تحمیلی، ﺑﻪ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺟﻨﻮب اﻋﺰام ﮔﺮدﻳﺪ و در ﺳﺘﺎد ﺟﻨﮓ ﻫﺎی ﻧﺎﻣﻨﻈﻢ ﻟﺸﮕﺮ 12ﺣﻤﺰه، ﺑﻪ ‫ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﭘﺮداﺧﺖ و در ﻫﻤﺎن روزﻫﺎی آﻏﺎزﻳﻦ ﺟﻨﮓ، اوﻟﻴﻦ اﺳﺮای عراقی را ﺗﻘﺪﻳﻢ اردوی اﻳﺮان ﻧﻤﻮد؛ دﺷﺖ ﻋﺒﺎس (دشتی ملی و ﺑﺰرگ در ﻛﺮاﻧﻪ غربی ﻛﺮﺧﻪ) ﺷﺎﻫﺪ ﺣﻀﻮر ﺳﺮﻫﻨﮓ آﺑﺸﻨﺎﺳﺎن و ﻳﺎران ‫ﻫﻤﺮاه وی ﺑﻮد، او راه ﻧﻔﻮذ ﻋﺮاق را در ﺗﻬﺎﺟﻢ در ﻣﻨﻄﻘﻪ ای ﺑﺎ آن وﺳﻌﺖ ﻛﻪ دﻓﺎع ﻣﻨﺴﺠﻢ ﺑﻪ سختی اﻣﻜﺎن ﭘﺬﻳﺮ ‫ﺑﻮد ﻛﺎﻣﻼً ﺑﺴﺘﻪ و ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از اﻓﺴﺮان ورزﻳﺪه، آﺳﺎﻳﺶ را از اردوی دﺷﻤﻦ زاﻳﻞ ﻧﻤﻮده ﺑﻮد.

   ﺑﺎ ﺗﺜﺒﻴﺖ نسبی ﻣﻮاﺿﻊ ﭘﺪاﻓﻨﺪی، ﺟﻨﮓ ﺣﺎﻟﺖ ﻛﻼﺳﻴﻚ و رسمی ﺑﻪ ﺧﻮد ﮔﺮﻓﺖ. ﻧﻴﺮوﻫﺎی ایرانی در ﻣﻘﺎﺑﻞ دﺷﻤﻦ ﻣﺘﺠﺎوز ﺻﻒ آرایی ﻧﻤﻮدﻧﺪ و در اﻳﻦ اﻳﺎم ﺳﺮﻫﻨﮓ، به عنوان ﻓﺮﻣﺎﻧﺪه ﻗﺮارﮔﺎه  «ﺣﻤﺰه ﺳﻴﺪ ‫اﻟﺸﻬﺪاء» ﺗﻮاﻧﺴﺖ ﺑﺎ ﺗﻠﻔﻴﻖ ﻧﻴﺮوﻫﺎی ارﺗﺶ و ﺳﭙﺎه، ﭘﻴﺮوزی ﻫﺎی ارزﺷﻤﻨﺪی را ﺑﺮای ﻛﺸﻮر اﺳﻼﻣﻴﻤﺎن ﺑﺪﺳﺖ آورد.

‫   این شهید سرافراز میهن، در ﺳﺎل 1360، از ﻃﺮف ﻓﺮﻣﺎﻧﺪه وﻗﺖ ﻧﻴﺮوی زمینی «ﺷﻬﻴﺪ ﺻﻴﺎد ﺷﻴﺮازی» ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪهی ‫ﻟﺸﮕﺮ 23 ﻧﻴﺮوی ﻣﺨﺼﻮص ارﺗﺶ ﻣﻨﺼﻮب ﮔﺮدﻳﺪ و از ﻫﻤﺎن اﺑﺘﺪای اﻣﺮ، اﻓﺴﺮان ارﺷﺪ ﻟﺸﮕﺮ را اﺣﻀﺎر، و همگی را ‫ﺑﺮای ﺷﺮﻛﺖ در ﺟﻨﮓ ﺑﻪ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻋﻤﻠﻴﺎت اﻋﺰام ﻧﻤﻮد؛ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪهی ﻛﻪ ﺳﻨﮕﺮش در ﻋﻤﻖ 75 ﻛﻴﻠﻮﻣﺘﺮی ﺧﺎک دﺷﻤﻦ ﺑﻮد و در ﭼﺎدرش ﺗﺬﻛﺮة اﻻوﻟﻴﺎء و ﻧﻬﺞ ‫اﻟﺒﻼﻏﻪ، ﻫﻤﻨﺸﻴﻦ همیشگی اش بودند، وی ﺑﺎ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻗﺮارﮔﺎه ﻛﻤﻴﻞ، حیاتی ﺗﺮﻳﻦ اﻃﻼﻋﺎت از ‫وﺿﻌﻴﺖ نظامی و روانی دﺷﻤﻦ را ﺑﻪ فرماندهی وﻗﺖ ﻧﻴﺮوی زمینی ﺗﻘﺪﻳﻢ می ﻧﻤﻮد.

‫   ﺳﺮﻫﻨﮓ ﭘﻴﺎده، ﺣﺴﻦ آﺑﺸﻨﺎﺳﺎن، ﺑﻴﺶ از ﭼﻬﺎر ﺳﺎل ﻓﺮﻣﺎﻧﺪه ﻟﺸﮕﺮ 32 ﻧﻴﺮوﻫﺎی ﻣﺨﺼﻮص ﺑﻮد و در «ﻋﻤﻠﻴﺎت ﻗﺎدر» ﻛﻪ ﺧﻮد طراحی و اﺟﺮای آن را ﺑﺮ ﻋﻬﺪه داﺷﺖ در ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺳﺮﺳﻮل (ﻛﻼﺷﻴﻦ ﻋﺮاق) در ﺗﺎرﻳﺦ، 1364/07/08 در درﮔﻴﺮی ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ و ﭘﺲ از ﻣﺒﺎرزه ای ﺳﺨﺖ و ﭘﺎﻳﺪاری دﻻوراﻧﻪ ﺑﻪ ﻓﻴﺾ ﺷﻬﺎدت ﻧﺎﻳﻞ ﮔﺮدﻳﺪ.

‫   ﭼﻨﺎن که از ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ اﺳﻨﺎد، ﻛﺘﺐ و ﺧﺎﻃﺮات، درﺑﺎره او ﺑﺮ می آﻳﺪ: او ﻣﺮدی ﺑﻮد ﺑﺎ وﻳﮋگی های ﻣﺜﺎل زدنی، ‫اﻓﺴﺮی ﺑﺮ ﺧﻮاﺳﺘﻪ از ﻣﺘﻦ ﻣﺮدم، ﻗﺎﻧﻊ، ﺷﺎﻛﺮ و مأﻧﻮس ﺑﺎ ارزش ﻫﺎی دینی و ملی، ﺧﺮدﻣﻨﺪ و ﻣﻄﻴﻊ اﺣﻜﺎم الهی، انسانی ﻛﻪ در ﻣﺘﻦ ﺣﻴﺎت فرهنگی، اﻋﺘﻘﺎدی، اجتماعی و سیاسی ﻣﺮدم ﺣﻀﻮر داﺷﺖ و ﺑﺎ رنج ها و ﻣﺤﺮوﻣﻴﺖ ﻫﺎ و ‫ژرﻓﺎی وﺟﺪان و ﺷﻌﻮر ملی ﻣﺮدم مأنوس ﺑﻮد.

‫   شهید ﺣﺴﻦ آﺑﺸﻨﺎﺳﺎن، ﺷﺎﻫﻴﻦ ﻛﻮﻫﺴﺘﺎن و ﺷﻴﺮ ﺻﺤﺮا، ﻓﺮﻣﺎﻧﺪه ﻛﺎردان و ﻣﺨﻠﺺ، ﺑﻪ آرزوی دﻳﺮﻳﻨﻪ ﺧﻮد رﺳﻴﺪ و ‫ﻻﻳﻖ ﺷﻬﺎدتﺷﺪ.

‫ﻳﺎدش گرامی و راﻫﺶ ﭘﺮ رﻫﺮو باد